خلاصه کتاب آخرین دختر

کتاب آخرین دختر با عنوان فرعی سرگذشت من از اسارت و مبارزه با خلافت اسلامی، در سه بخش نوشته شده است. این کتاب با محوریت سرگذشت نادیا مراد، به سرگذشت ایزدی های عراق نیز می پردازد. در بخش اول به اوضاع کلی زندگی ایزدی های عراق و سختی هایی که این افراد متحمل شده اند پرداخته شده است. درباره خانواده نادیا و روستایی که در آن زندگی می کنند، کارهایی که انجام می دهند و نیز علت دشمنی سایرین با ایزدی ها مطالبی بیان شده است. در این بخش مشخص است که خشونت علیه ایزدی ها ریشه در گذشته داشته و چیز جدید نیست. فقط با حکومت داعشی ها به اوج خود رسیده است. در دوران صدام نیز این افراد زندگی راحتی نداشته و همیشه در جدال های بین کردها و سنی های عراق مورد ظلم قرار می گرفتند.

سپس در ادامه داستان به روستای نادیا و لحظه حمله داعش می رسیم. روستایی به نام کوچو که مورد حمله وحشیانه داعشیان قرار می گیرد و نادیا در همان روز مادر و برادران خود را از دست می دهد. در بخشی از کتاب آمده است که مردم سراسیمه به سمت کوه شه نگال فرار می کنند و شبه نظامیان به دنبال آن ها رفته و هرکس که حاضر به پذیرش دین اسلام نیست را با گلوله زده و یا سر می برند.

اسارت نادیا و فرار او به اروپا

نادیا در سال 1993 در کوچو روستایی واقع در عراق به دنیا آمد و تا سال 2014 با تمام تبعیض ها زندگی تقریبا آرامی داشت و قصد داشت در آینده معلم تاریخ شود یا یک سالن زیبایی برای خود باز کند. اما با حمله داعش زندگی او و بسیاری دیگر زیر و رو شد. او اکنون با 21 سال سن در اسارت داعش به سر می برد. مادر و برادرانش کشته شده و در گورهای دسته جمعی دفن شده اند. نادیا پس از اسارت به همراه تعدادی دختر دیگر به موصل برده می شود تا به عنوان برده در بازار خرید و فروش شود. او توسط شبه نظامیان به اسارت گرفته می شود و بارها مورد تجاوز قرار می گیرد. هر بار او و سایر دختران را خرید و فروش کرده یا به عنوان هدیه به فرمانده دیگر تقدیم می کنند. نادیا در برابر خواسته آن ها مقاومت کرده و هر بار شکنجه می شود. زندگی او روز به روز تاریک تر می شود تا زمانی که پس از سه ماه اسارت در دست داعش فرصتی برای فرار پیش آمد. نادیا فرار کرده و به خانواده ای مسلمان پناه می برد. در فصل های بعدی ماجرای فرار و رفتن به اروپا روایت می شود.

نادیا سکوت نکرد تا یک قربانی باقی بماند. او داستان اسارت خود و ظلمی که به مردم سرزمینش شده بود را به گوش دنیا رساند. در نوامبر 2015 به سازمان ملل رفت و تمام داستان را برای آن ها تعریف کرد.

درباره کتاب آخرین دختر

کتاب آخرین دختر توجهات زیادی را به خود جلب کرد. تا جایی که مردم بسیاری از کشورها از سازمان ملل خواستند در مسائل مربوط به گروه های تروریستی دخالت بیشتری داشته باشد تا آن ها را از انجام جنایات این چنینی باز دارد. نادیا مراد در سال 2018 برای مبارزه با خشونت جنسی و استفاده از آن به عنوان یک سلاح در جنگ ها، برنده جایزه صلح نوبل شد.

نادیا مراد تلاش بسیاری کرد تا خلافت اسلامی را به اتهام نسل کشی و جنایت علیه بشریت به پای میز محاکمه بکشاند. او در طول کتاب بارها و بارها از این کار به عنوان آرزوی خود صحبت کرده است. نادیا همچنین طرح ابتکاری نادیا را بنیان گذاری کرده است که در آن به بازماندگان نسل کشی و قاچاق انسان کمک می کند.

در ابتدای کتاب نیز مقدمه ای از امل کلونی، وکیل حقوق بشر آمده است. نادیا با اینکه هیچ پولی برای پرداخت هزینه وکالت نداشت از امل کلونی خواسته بود به سرگذشت او گوش دهد و سپس تصمیم بگیرد. امل کلونی نیز با شنیدن سرگذشت تلخ نادیا وکالت او را به عهده گرفت.

کتاب آخرین دختر برای اولین بار در سال 97 به همت انتشارات کوله پشتی و با ترجمه سمیرا چوپانی منتشر شد. پس از آن نیز توسط محبوبه حسین زاده از انتشارات کتاب کوچه و زینب کاظم خواه از انتشارات پارسه ترجمه و وارد بازار شد.

داستان نادیا در دنیا با واکنش های زیادی رو به رو شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت. این داستان هر خواننده ای را تحت تاثیر قرار می دهد و تلنگری برای کسانی است که فجایع جنگ را عادی تلقی می کنند.