این کتاب دومین کتاب محمد بهمن بیگی است که در سال 1368 به چاپ رسید. این کتاب بعد از انقلاب و سکوت چند ساله ی این نویسنده منتشر شد. کتاب شامل نوزده داستان و خاطره است.
بهمن بیگی را که پدر آموزش عشایری می دانند، در این کتاب خاطرات یک ایل قشقایی را به روش طنز بیان می کند و با خواندن این کتاب می توان شناخت بهتری از این ایل به دست آورد. شناختی بهتر از سایر کتاب ها و یا مقالاتی که در مورد این ایل نوشته شده است. نویسنده در این کتاب در خلال داستان ها یک فرهنگ را روایت می کند و به دلیل اصالت و صداقت موجود در قلم او، مخاطبان را جذب خود می کند.
بهمن بیگی در این کتاب نثر بسیار روانی دارد و به همین دلیل قسمی از این کتاب با عنوان بوی جوی مولیان در کتاب ادبیات آموزش و پرورش تدریس می شود و یک نمونه ارزشمند از نثر فارسی است. این داستان در اصل معرفی خود نویسنده است.
حسین رئیسی گفت: نوشته های بهمن بیگی او را در ردیف روشنفکران قرار می دهد. زیرا در داستان های این کتاب در مورد پرهیز از خشونت، حقوق بشر و حقوق زنان نوشته است.