خلاصه کتاب روی ماه خداوند را ببوس

رمان روی ماه خداوند را ببوس در مورد مردی به نام یونس است که برای پایان نامه دکتری جامعه شناسی خود به سراغ دلایل خودکشی یکی از اساتید برجسته فیزیک به نام محسن پارسا می رود. تصمیم می گیرد به سراغ تعدادی از دانشجویان دکتر پارسا که در روز آخر با او کلاس داشته اند برود و در مورد پارسا با آن ها صحبت کند. اکثر آن ها اظهار کردند که دکتر در آن روز کمی غمگین اما مهربان تر از قبل بوده است.

دکتر پارسا فردی بسیار موفق بوده است که در خارج از ایران تحصیل کرده و سپس برای کار به ایران بازمی گردد و به تدریس در دانشگاه های ایران مشغول می شود. او استادی با معلومات و ظاهرا سختگیر بوده است که یونس در طی تحقیقات خود و صحبت با دانشجویان دکر متوجه می شود برخی از دانشجویان دل خوشی از او نداشته و شاید از مرگ او نیز احساس ناراحتی نکنند.

دکتر پارسا در آخرین روز زندگی خود به دیدن فیلم آگراندیسمان رفته و سپس از طبقه هشتم یک ساختمان خود را به پایین پرت کرده است. یونس به دنبال این است که اثبات کند خودکشی دکتر محسن پارسا دلایل اجتماعی داشته است و اجتماع باعث افسردگی این جوان نابغه و به انزوا کشیده شدن او شده است. از این رو تمام تلاش خود را می کند تا با جمع آوری مدارک لازم حرف خود را به اثبات برساند. او به سراغ تمام دانشجویان دکتر در آخرین روز تدریس او رفته و با آن ها صحبت می کند. اما یکی از دانشجویان انتقالی گرفته و به اصفهان رفته و دیگری به دانشگاه نمی آید. او برای دیدار شهره بنیادی به اصفهان رفته و در آنجا در می یابد که دکتر پارسا دلباخته یکی از دانشجویان خود به نام مهتاب بوده است.

در کتاب علاوه بر داستان دکتر پارسا و دلیل خودکشی او به زندگی شخصی یونس نیز پرداخته شده است. یونس چند سالی است که تغییر کرده و در بین وجود یا عدم وجود خدا سر در گم شده است. او مدام به اتفاق های پیرامون خود توجه کرده و از خود می پرسد آیا خدایی وجود دارد؟

نامزد او سایه، دانشجوی رشته الهیات است و مشغول کار بر روی پایان نامه خود با موضوع مکالمه خدا با حضرت موسی است. سایه دختری معتقد و مذهبی است که شک و سردرگمی یونس او را نگران کرده است. این شک با آمدن یکی از همکلاسی های قدیمی یونس به ایران بیشتر می شود.

درباره کتاب روی ماه خداوند را ببوس

کتاب روی ماه خداوند را ببوس مورد توجه قرار گرفت و دیل آن این است که نویسنده توانسته است دو شخصیت متفاوت یعنی یونس و علیرضا (دوست معتقد یونس) را به خوبی توصیف کند. مکالمات رد و بدل شده بین این دو شخصیت برای خواننده بسیار ملموس بوده و ممکن است برای بسیاری از ما نیز اتفاق افتاده باشد.

نگارش ساده و روان کتاب و لوکیشن های مناسب آن نیز جالب توجه هستند. مصطفی مستور در این کتاب نشان داده است که شک و تردید در هر چیزی انسان را وارد جهنمی می کند که نه تنها زندگی خود شخص بلکه زندگی اطرافیان او را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. کتاب روی ماه خداوند را ببوس به زبان های زیادی از جمله عربی، روسی، ترکی، آلبانیایی و غیره ترجمه شده است.