خلاصه رمان غرور و تعصب

رمان "غرور و تعصب" داستان خانواده‌ی بنت از طبقه متوسط را روایت می‌کند. خانواده‌ی بنت شامل پدر (آقای بنت) و مادر (خانم بنت) و پنج خانم‌فرزند آن‌ها است. داستان به خصوص روی دو خواهر خانم بنت، جین بنت و الیزابت (لیزی) بنت تمرکز دارد.

الیزابت بنت که هوش برتری دارد، مستقل و بسیار پرهیزگار است، اما جین بنت تمایل به تکبر دارد و به خصوص به خانواده‌های اشراف‌زاده تمایل دارد.

پس از انتقال یک خانواده‌ی اشراف‌زاده به منطقه‌ی آن‌ها، خواهران بنت با آقای دارسی، ثروتمند و جوان از این خانواده، آشنا می‌شوند. الیزابت، با هوش و شوخ‌طبعی خود، توجه آقای دارسی را به خود جلب می‌کند. اما در عوض، جین با ظاهر برتر خود و متکبر بودن، مورد انتقاد قرار می‌گیرد.

تا اینجا، داستان ظاهراً به سمت یک رمان عاطفی عادی پیش می‌رود، اما تحولات بیشتری رخ می‌دهد. یکی از دوستان آقای دارسی به نام جورج ویکهام علاقه‌ای به الیزابت دارد و این موضوع احتمال ازدواج بین الیزابت و آقای دارسی را کمرنگ می‌کند.

پیچیدگی‌ها و سوءتفاهمات ایجاد شده، باعث می‌شود که الیزابت به اشتباه فکر کند آقای دارسی به او تعصب دارد و این موضوع برای تعدادی از شخصیت‌ها مهم می‌شود.

به طور کلی، "غرور و تعصب" رمانی است که درباره‌ی تلاش برای فهمیدن و درک واقعیت‌ها و همچنین تغییر نگرش‌ها و تعصبات است. رمان به شیوه‌ی طنزآمیز، مسائل اجتماعی زمان خود را مورد بررسی قرار می‌دهد و همچنین درباره‌ی مسائل انسانی و روابط عاطفی صادقه صحبت می‌کند.