زویا پیرزاد نویسنده ارمنی تباری است که در سال 1331 در خوزستان به دنیا آمد و در تهران بزرگ شد. او در همین شهر ازدواج کرد و اکنون دارای دو فرزند پسر می باشد و در کشور آلمان سکونت دارد.
زویا پیرزاد فعالیت خود را در اوایل دهه هفتاد و با نوشتن داستان های کوتاه و ترجمه آثار نویسندگان خارجی شروع کرد و داستان های کوتاهی از جمله طعم گس خرمالو، مثل همه عصرها و یک روز مانده به عید پاک را منتشر کرد. این کتاب ها اکنون در یک جلد گردآوری شده اند و با عنوان "سه کتاب" به چاپ می رسند. اما آغاز معروفیت او با انتشار رمان "چراغ ها را من خاموش می کنم" در سال 1380 بود. این کتاب در مورد زنی ارمنی به نام کلاریس و روزمرگی های او است. پیرزاد با انتشار این کتاب موفق به کسب جایزه های زیادی از جمله بهترین رمان سال پکا و بنیاد هوشنگ گلشیری شد.
رمان چراغ ها را من خاموش می کنم بعد از ده سال و با نام "چیزهایی هست که نگفتیم" به انگلیسی برگردانده شد و با فروش خوبی مواجه شد. پیرزاد در این باره گفت: ارزش داشت که برای ترجمه کتابم ده سال صبر کنم.
اغلب نوشته های پیرزاد همچون چراغ ها را من خاموش می کنم و عادت می کنیم در مورد شخصیت های زن و روزمرگی های آن ها است. او همیشه سعی داشته است ساده بنویسد تا خوانندگان با شخصیت های داستان همذات پنداری کنند.
تمام کتاب های او به زبان فرانسه نیز ترجمه شده اند، اما از آن جایی که او در کتابهایش زندگی و روزمره زنان ایران را با جزئیات به تصویر می کشد قطعا نوشته هایش برای زنان ایرانی ملموس تر و جذاب تر هستند.
برخی منتقدان کتاب های پیرزاد را عامه پسند و فاقد عناصر قوی داستانی می دانند، اما فروش بالای این کتاب ها حکایت از محبوبیت آن ها در بین اقشار مختلف جامعه دارد.