فاوست نام نمایشنامه ای اثر شاعر و نویسنده مشهور آلمانی، ولفگانگ گوته است که بخش ابتدایی آن در سال 1808 و بخش دوم آن در سال 1831 نوشته شده است.
فاوست در مورد کیمیاگری است که روح خود را در ازای کسب قدرت تقدیم شیطان می کند. داستان در بهشت و با حور شیطان و خدا آغاز می شود. شیطان قول می دهد که روح یکی از بهترین بنده های خدا را تسخیر کند. فاوست از ابتدای داستان بسیار ناامید است و اقدام به خودکشی می کند. در همین بین او معامله ای را می پذیرد که تمام زندگی اش را تحت تاثیر قرار داده و نابود می کند. در این نمایشنامه زندگی فاوست و بالا و پایین های آن مطرح می شود. زندگی او جنبه های غم انگیزی دارد و پر از جرم و جنایت و خیال های فرساینده است. در تمام طول داستان در بین تمام داستان های فلسفی و پیچیده یک چیز واحد وجود دارد و آن نارضایتی فاوست از زندگی و قدرت محدود انسان است. البته نارضایتی او در طول داستان به یک نیروی محرکه تبدیل می شود و او را به یک رضایت نسبی می رساند اما او حتی تا پایان عمر نیز به رضایت کامل دست پیدا نمی کند و زندگی اش همواره غرق در ناامیدی است.
افسانه فاوست یکی از زیباترین و پرطرفدارترین داستان ها در تاریخ است. گوته در این تراژدی دست به یک ساختار شکنی زده است که پیش از آن و حتی چندین سال پس از آن نیز چندان مرسوم نبوده است. این نمایشنامه در دو بخش و به فاصله 40 سال از یکدیگر چاپ شده است و تقریبا می توان گفت که گوته زمان زیادی از زندگی خود را صرف نگارش این نمایشنامه کرده است. گوته اولین فردی نبود که این داستان پر تکرار را روی کاغذ آورد پیش از آن نیز کریستوفر مارلو نمایشنامه دکتر فاستوس را در سال 1589 با الهام از این افسانه نوشته بود.
آثار گوته اندکی ثقیل بوده و ترجمه آن ها سخت می باشد. اما محمود حدادی یکی از بهترین مترجمان آثار گوته است که آثار زیادی از او از جمله نمایشنامه فاوست را به فارسی برگردانده است.