جان میلتون، شاعر و نویسنده مشهور انگلیسی است که در سال 1608 به دنیا آمد و در طول عمر خود آثار زیادی در مورد آزادی و آموزش از خود به جای گذاشت.
جان میلتون در خانواده ای ثروتمند در لندن متولد شد. مادر او فرزند یکی از تاجران مشهور و زنی متدین بود. پدر او یکی از حقوق دان های مشهور آن زمان بود و گاهی نیز به ساخت قطعات موسیقی می پرداخت.
میلتون تا سن دوازده سالگی نزد پدر آموزش دید، و پس از آن به مدرسه سنت پل رفت و تحصیلات خود را در آنجا به اتمام رساند. پس از آن به کالج کریست واقع در کمبریج رفت. او در کالج موفق نبود و بارها با اساتید خود درگیر شده بود. او به دلیل درگیری های زیاد به مدت یک ترم از تحصیل محروم شد. جان میلتون پس از خروج از کالج کریست به خانه پدری بازگشت و به مدت شش سال در آنجا ماند و هیچ کاری انجام نداد. او پیش از این تصمیم داشت کشیش شود، اما از این تصمیم نیز منصرف شد.
جان میلتون در سال 1635 تصمیم گرفت تحصیلات خود را در زبان های ایتالیایی، فرانسه و یونانی ادامه دهد. از این رو در سال های 1637 تا 1639 به کشورهای ایتالیا و فرانسه سفر کرده و در آنجا با افراد زیادی همچون گالیله و هوگو گروته ملاقات کرد. گالیله تاثیر زیادی در خلق مشهورترین اثر میلتون، یعنی بهشت گمشده داشت.
جان میلتون فعالیت خود را در سال های ابتدایی ورود به کالج آغاز کرد. او همیشه خود را مدیون پدرش می دانست و می گفت که استعداد نویسندگی خود را از او به ارث برده است. نخستین اثر میلتون در مرگ نوزاد زیبا نام دارد که آن را پس از سقط شدن خواهر خود در سال 1626 سرود. همچنین در سال 1637 شعر لیسیداس را در سوگ دوست صمیمی خود که ادوارد کینگ نام داشت سرود. میلتون پس از بازگشت از سفر فرانسه و ایتالیا به تدریس پرداخت. او در این مدت سرودن شعر را کنار گذاشته بود.
جان میلتون در سال 1642 نقدی بر کلیسا منتشر کرد. این کتاب در حال حاضر نیز از مورد توجه ترین کتاب های دینی است. او سپس کتابی با نام حق شاهان و علی حضرتان را منتشر کرد. او با انتشار این کتاب سعی داشت به مردم بگوید که برای گرفتن حق خود قیام کنند و علیه نظام به پا خیزند.
جان میلتون در سال 1651 هنگام نگارش کتاب بهشت گمشده، که مشهورترین اثر او است، قدرت بینایی خود را از دست داد. این کتاب شعر حماسی در سال 1667 در ده بخش منتشر شد. درونمایه این کتاب سقوط انسان از دیدگاه مسیحیت است.
او پس از اینکه نابینا شد، بر خلاف تصورات از کار خود دست نکشید، بلکه توجه او نسبت به اطراف بیشتر شد و نیز سعی کرد که درون خود را بهتر بشناسد. او به همراه دستیار خود، آندرو مارول در مجالس مختلف شرکت می کرد و آندرو مارول به جای او به سخنرانی می پرداخت.
میلتون به دلیل طرفداری از یک لرد به نام رد کرومول به زندان افتاد. او برای آزادی تمام دارایی خود را از دست داد و مجبور شد برای گذران زندگی اشعار و نوشته های خود را با قیمت پایین به فروش برساند. او سرانجام در سال 1674 در سن 66 سالگی درگذشت.