چاپ کتاب

خلاصه کتاب بیگانه

بیگانه داستان مردی به نام مورسو که اهل الجزایر است را روایت می کند. داستان کتاب به دو قسمت تقسیم می شود. قسمت ابتدایی آن با مرگ مادر مورسو آغاز می شود. اگرچه مورسو مادر خود را از دست داده است اما هیچ حس خاصی در او دیده نمی شود. در اصل شخصیت مورسو بسیار بی تفاوت بوده و هیچ رابطه خاصی بین او و سایر انسان ها وجود ندارد. این انسان بی تفاوت هیچ اراده ای برای پیشرفت در زندگی از خود نشان نمی دهد و با بی تفاوتی کامل پیامدهای حاصل از زندگی اش را سپری می کند. او علاقه ای به تغییر ندارد و از این که روزهای خود را عادی و بدون هیچ تغییری سپری می کند خوشحال و خشنود به نظر می آید.

مورسو انسان بسیار صادقی است که توجه خواننده را بسیار به خود جلب می کند. اما تضاد زیادی با جامعه دارد و از این رو برای مردم بیگانه است. او نه تنها در جامعه خود بلکه برای خوانندگان نیز بیگانه بوده و شخصیت متفاوتی دارد. اتفاقاتی که در بخش اول کتاب برای مورسو پیش می آیند بسیار عادی هستند و چیز عجیبی در آن ها وجود ندارد. اما تمام این اتفاقات در بخش دوم بر علیه او استفاده می شوند و این جذابیت داستان را دو چندان می کند.

بخش دوم کتاب با یک جنایتی آغاز می شود که توسط راوی داستان صورت گرفته است. مورسو در زندان به سر برده و منتظر حکم  اعدام است. او بسیار بی تفاوت است و بی خدایی خود را تا لحظه مرگ انکار نمی کند. در کارهای او منطق خاصی وجود ندارد و عبارت "خب که چی" را بارها در طول داستان به کار می برد.

تفسیر کتاب بیگانه

بیگانه به عنوان یک رمان اگزیستانسیالیستی شناخته شده است. آلبر کامو، نویسنده این کتاب از بنیان گذاران این سبک می باشد. تعریف های مختلفی برای اگزیستانسیالیسم وجود دارد، اما معنی کلی آن این است که چیزی جز وجود فیزیکی انسان وجود ندارد و در جهان هیچ نظم و ترتیب منطقی حاکم نیست. اما کامو کتاب بیگانه را بیشتر یک کتاب ابزورد می داند. این مکتب انسان ها را بی معنی، غیر منطقی و پوچ می داند.

شخصیت اصلی کتاب بیگانه خود را برای مرگ مادرش ناراحت نمی کند، زیرا مرگ گریز ناپذیر است و روزی فرا می رسد. او اعتقادی به عشق و ازدواج ندارد و زندگی در نظرش بسیار پوچ است. البته برخی معتقدند که در این کتاب یک تناقض برای خواننده ترسیم شده است. در اصل اگر در کتاب عمیق شویم، مورسو یک شخصیت بی تفاوت نیست بلکه تنها هدف او در زندگی مواجه شدن با واقعیت ها می باشد. او فردی به شدت منطقی است که با منطق کامل با وقایع رو به رو می شود.

به نظر می آید که مورسو در طول داستان یک شخصیت ثابت دارد و بسیار بی تفاوت است. اما در اصل رشد شخصیت او غیر قابل انکار است. در ابتدای داستان جامعه احساسات مورسو را درک نکرده و او را طرد می کند اما در انتهای داستان این رفتار تغییر می کند.

چاپ اول این کتاب شامل 4400 نسخه بود که در ابتدا به فروش خوبی دست پیدا نکرد اما پس از چندی با استقبال فراوان مواجه شد. این کتاب یکی از بهترین آثار کلاسیک قرن بیستم به حساب می آید.

ترجمه این کتاب اولین بار در سال 1338 توسط جلال آل احمد و علی اصغر خبره زاده انجام شد و بعدها افراد زیادی همچون لیلی گلستان نیز این کتاب را به فارسی ترجمه کردند.

لوکینو ویکنتی، کارگردان ایتالیایی در سال 1967 یک فیلم بر اساس کتاب بیگانه و با همین نام ساخت. این فیلم در کشورهایی همچون ایتالیا، فرانسه و الجزایر فیلمبرداری شد. این تغییر محل فیلم برداری باورپذیری فیلم را بیشتر کرده است.