چارلز جان هوفام دیکنز معروف به چارلز دیکنز، یکی از برجسته ترین نویسندگان انگلیسی است که در سال 1812 متولد شد. او در طول زندگی خود آثار زیادی خلق کرد و در ادبیات جهان بسیار تاثیرگذار بود.
چارلز دومین فرزند از بین هشت فرزند خانم و آقای دیکنز بود. او از کودکی به خواندن کتاب علاقه بسیاری داشت و رمان های اسمولت و فیلدینگ را دنبال می کرد. خانواده دیکنز اوضاع مالی مناسبی داشتند و به همین دلیل او توانست چند سال در مدرسه خصوصی درس بخواند. اما این رفاه دوره کوتاهی داشت و پدرش به دلیل پول بیش از حدی که صرف تفریح می کرد بدهکار شد و به زندان افتاد.
چارلز از دوازده سالگی شروع به کار در کارخانه قایق سازی کرد و پولی که از کار در آنجا به دست می آورد را خرج خانه می کرد. پس از مدتی به دلیل ارثی که به خانواده دیکنز رسید اوضاع مالی آن ها کمی بهبود یافت اما چارلز همچنان مجبور به کار بود زیرا مادرش به کارخانه بدهکار بود و او را از کار منع نمی کرد. بعدها این رنجش و دلخوری از موقعیت پیش آمده در بیشتر آثار او نمایان شد.
او در 17 سالگی به عنوان تند نویس مشغول کار در دادگاه شد و سپس در سال 1827 در یک اداره به عنوان وکیل مشغول به کار شد، شغلی که در بسیاری از آثارش نفرت خود را نسبت به آن اعلام می کرد. در سال 1834 به روزنامه نگاری مشغول شد و تمام نبردهای انتخاباتی را در سراسر کشور پوشش می داد.
چارلز در سال 1836 با کاترین ازدواج کرد و صاحب ده فرزند شد. البته این ازدواج در سال 1858 به جدایی انجامید، اما از آنجا که طلاق در آن دوره رایج نبود، او تا زمان مرگ همسرش او را در خانه خود نگه داشت.
دیکنز در رمان های خود از شخصیت های آرمانگرا و با عاطفه استفاده می کرد و به نقد جامعه می پرداخت. او همیشه به فقر و طبقه بندی هایی که در جامعه وجود داشت معترض بود.
او اکثر آثار معروف خود را در ابتدا در روزنامه چاپ می کرد و سپس آن ها را به شکل کتاب جمع آوری می کرد. از آثار برجسته او می توان به الیور توییست، آرزوهای بزرگ، دیوید کاپرفیلد و داستان دو شهر اشاره کرد.
چارلز دیکنز در سال 1870 در سن 58 سالگی بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت و بنا بر وصیت نامه ای که از خود بجا گذاشته بود، یک مراسم تدفین معمولی برایش برگزار کردند.