ادبیات یک مفهوم ذهنی است که توسط کلمات و در قالب نظم و نثر به آن عینیت می بخشیم. این نظم ها و نثرها دارای مفاهیم مختلف هستند که یکی از این مفاهیم مقاومت و پایداری است.
ادبیات پایداری شامل آثاری است که تحت شرایط استبداد و خفقان، نبود آزادی، قانون ستیزی و قانون گریزی و ... نوشته می شوند. بنابراین درونمایه این آثار مبارزه با جریان های ضد آزادی و ایستادگی در برابر آن ها است. به عبارت دیگر، اشعار و نوشته هایی که موضوع آن ها دعوت مردم به مبارزه بر علیه ظلم است در دسته ادبیات پایداری یا ادبیات مقاومت قرار می گیرند.
در این نوع ادبیات روح ستیزه جو را می توان حس کرد. دغدغه اصلی نویسندگان ادبیات پایداری بی هویتی افرادی است که از درد و رنج هم وطنان خود غافل هستند و در رفاه به سر می برند. به همین علت می کوشند تا با دفاع از وطن و طرح نمادهای اسطوره ای برای رسیدن به اوضاع بهتر تلاش کنند و به وضع موجود تن ندهند.
برخی از شاخص های ادبیات پایداری عبارتند از:
1. ترسیم مردم رنج کشیده: اولین قربانیان حکومت های استبدادی مردم آن جامعه هستند.
2. دعوت به مبارزه: بدون هیچ وحشت و ترسی مردم را به مبارزه تشویق می کنند. این مبارزه گاه با مشت و فریاد است و گاه مسلحانه می باشد.
3. ستایش شهیدان: افرادی که جان خود را در راه آزادی فدا کرده اند نمادی از عظمت و مایه افتخار هستند.
4. امید به آینده: شاعر یا نویسنده به فردایی بهتر امید دارد و در نوشته های خود این را به مردم القا می کند که در پس این ابرهای تیره فردایی روشن نهفته است و حق بر باطل پیروز خواهد شد.
5. مدح آزادی: آزادی یک آرمان است و در قالب فرشته، پیامبر و ... در اشعار و نوشته ها نمایان می شود و شاعر و نویسنده همواره و تا پای جان خود به دنبال آن هستند.