در یکی از کافههای فرودگاه نشسته بودم و از خوردن چای داغ با عطر گل محمدی لذت میبردم. نشستن در کافه و نوشیدن چای یکی از آن کارهای مورد علاقهام بود که همواره به دنبالش بودم. غافل از اینکه قرار است تمام اتفاقهای تلخ جهان برای من از همین فنجان چای شروع شود...
-------
این کتاب همراه با روایت داستان بخشی از زندگی یک زن، اشاره به تلههای ذهنیاش کرده که مثل الگوهایی تکراری و نهادینه شده، او را به دام خود میکشد و سرمنشا بسیاری از مشکلاتش میشود. نقشی که این تلهها در روابطش به جا میگذارد مانع از برقراری ارتباطاتی سالم و رضایتبخش برایش میشود. او فکر میکند که همسرش به او خیانت کرده است و در ادامه با اتفاقاتی که میافتد رویارویی با واقعیت شکل میگیرد.