بافتهاي شهري در انواع گوناگون (تاریخی، فرسوده، حاشیهاي با اسکانهاي غیر رسمی)، به دلیل فرسودگی و نارساییهاي کالبدي، کمبود خدمات و زیرساختهاي شهري مناسب از یک سو و شرایط نامطلوب زیستمحیطی و انواع مسایل اجتماعی فرهنگی و اقتصادي از دیگر سوي، به شدت نیازمند اقدامات همه جانبه در جهت احیاء، توسعه و ساماندهی میباشند. بافتهاي فرسوده اغلب در زمره مناطق محروم شهر از نظر اجتماعي، اقتصادي و كالبدي هستند و اين امر، عامل نارضايتي ساكنان، عدم پويايي و رونق حيات شهري در آنهاست. امروزه توجه به بافتهای فرسوده و قدیمی و رفع ناپایداری آنها، به موضوعی جدّی و محوری تبدیل شده، به گونهای که سازمانهای ذیربط را به تکاپوی ساماندهی و بازآفرینی بافتهای مذکور سوق داده و لزوم مداخله در این بافتها را در دورههای مختلف زمانی مطرح نموده است. رویکردهای مرمت و بهسازی شهری در سیر تحول و تکامل خود از بازسازی، باززنده سازی، نوسازی و توسعه مجدد به بازآفرینی و نوزایی شهری تکامل یافته و در این مسیر، از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تأکید بر ملاحظههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز گذری داشته است. در واقع با مطرح شدن اصول توسعه پایدار و لزوم توجه به همه ابعاد وجودی شهر اعم از زیستمحیطی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی بهعنوان پایههای توسعه پایدار شهری، لزوم توجه به دیدگاهی که ابعاد گوناگون پایداری را در بر داشته و به تمامی این ابعاد به یک اندازه اهمیت دهد بیش از پیش احساس میشود. بدون تردید مدیریت بازآفرینی این بافتها میتواند به احیای دوباره آنها کمک نماید. در مدیریت بازآفرینی شهری بافت فرسوده بر خلاف رویکردهای قبلی به تمام سرمایههای شهری توجه میشود. برنامه مدیریت بازآفرينی نوسازي و بهسازي بافتهاي فرسوده شهري به دليل امكان استفاده از ظرفيتهاي قابل توجه و بي بديل احداث مسكن و توسعه دسترسي به خدمات شهري در آن بهعنوان يكي از برنامههاي سياست توسعه درونزاي شهري محسوب ميشود. توسعه درونی شهری یا توسعه از درون، برخلاف سایر سیاستهای توسعه شهری، با توجه به اینکه در بستر شهر موجود و با حضور ساکنان و شهروندان صورت میگیرد، موضوعی پیچیده، چند وجهی، میان بخشی و حتی فرابخشی است که نه فقط یک کار فیزیکی، کالبدی و شهرسازی است، بلکه دارای ابعاد قوی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیستمحیطی است. در توسعه درونی شهرها، بجای گسترش افقی، شهر بصورت عمودی گسترش مییابد، بافتهای قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شهری، احیاء، بهسازی و نوسازی شده و اراضی بایر و رها شده شهری در فرایند توسعه شهری بکار گرفته و سطح معابر و شبکههای دسترسی و سطح فضای سبز به استانداردهای شهرسازی نزدیک میشود. از سوی دیگر، نسبت جمعیت شهری به کل جمعیت کشور و رشد فزایندة آن در دهههای اخیر اهمیت و ضرورت موضوع مدیریت بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری را از جنبه مذکور دوچندان کرده و ضرورت استفاده از ظرفیتهای جمعیت پذیری بافتهای فرسودة شهری و سایر اراضی مستعد اسکان سرریز جمعیت در درون شهرها را مىرساند، چرا که از بین سیاستهای توسعه شهری برای اسکان سرریز جمعیت، سیاست توسعه درونی شهرها، از منظر صرفههاى مقیاس و برخى هزینههاى ثابت و سرمایههاى قبلى در زیرساختها، هزینههای کمتری بر مردم و دولت تحمیل مىکند و به دلیل استفادة بهتر و بیشتر از ظرفیتهاى موجود، باعث ارتقاى بهره وری و استفاده بهینه از زمین شهری خواهد شد. بنابراین در مدیریت بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری، برنامهریزی بهینه برای اسکان سرریز جمعیت شهری با کمترین هزینه و دستیابی به ارتقاى بهره وری زمین شهری، فارغ از موضوع حفظ سرمایة انسانی و کاهش خسارات مالی، جانی و صدمات روحی و روانی، به لحاظ ابعاد اقتصادی و تخصیص بهینة منابع ملی واجد اهمیت فراوان است. لذا با توجه به اهمیت موضوع، کتاب بازآفرینی بافت فرسوده شهری در 3 فصل به مفاهیم، رویکردها و نگرشهای مطرح در بافت فرسوده شهری و لزوم توجه به بازآفرینی شهری پرداخته است.
فصل اول کتاب به بافت فرسوده شهری، تعاریف، ویژگیها، نگرشها و رویکردهای مداخله در بافت فرسوده پرداخته است.
فصل دوم کتاب به بافت فرسوده شهری در ایران، انواع بافت شهری ایران، سیر تحول بافت فرسوده شهری در ایران، چالشهای مدیریتی بافت فرسوده شهری در ایران و غیره پرداخته است.
فصل سوم کتاب به بازآفرینی بافت فرسوده شهری، مفاهیم بازآفرینی، سیاستها، اصول و اهمیت به کارگیری آن در بافت فرسوده شهری پرداخته است.