سال 87 وقتی اولین دوره جایزه جلال با 110 سکه برای نفر اول برگزار شد و لوله ای به پا شد میان اهالی فرهنگ. بلیطشان برده بود. آن ایام با 110 سکه میشد خانه خرید و این یعنی آمدن شور و نشاط میان نوسندگان.
کیوان امجدیان: حوالی سال 86 بود که بحثی بین نویسندگان و مدیران فرهنگی مطرح شد و طبیعتا به همه رسانهها و از جمله کیهان هم کشیده شد. خیلی وقتها با مرحوم امیرحسین فردی-که دبیری فرهنگی کیهان را هم در کنار مدیرمسولی کیهان بچهها پذیرفته بود- مینشستیم به بحث کردن درباره این موضوع. اینکه مثلا چرا جایزههای مربوط به رویدادهای سیاسی و اقتصادی و ...چند برابر میزان جوایز فرهنگی و هنری هستند و تازه از بین جوایز فرهنگی و هنری هم میزان جوایز فرهنگی از همه پایینتر است. یعنی میزان جوایز غیر فرهنگی را 10 واحد درنظر میگرفتیم، جایزه رویدادهای فرهنگی 5 واحد یا به تعبیری نصف آن مقدار بود که تازه آن هم در بهترین حالت فقط به رویدادهای سینمایی و هنری اختصاص داشت وگرنه جایزه رویدادهای صرفا فرهنگی مثل شعر و داستان به زحمت به یک واحد میرسد و یک دهم جوایز سایر حوزهها بود. صد البته همه اینها هم به شرطی بود که مدیران آن رویداد فرهنگی وضعیت زندگی اهالی قلم را با واقعبینی حداقلی میدیدند و کل رویداد را بی هیچ جایزهای و تنها با یک کارت پستال و یک شاخه گل تمام نمیکردند.
حرف حرف اشتباهی نبود. اهالی فرهنگ و شعر و داستان هم در همین جامعه زندگی میکردند و اگر نمیتوانستند از راهی که در آن تخصص داشتند امورات زندگی را بگذرانند طبیعی بود که بروند سراغ یک کار دیگر که کاملا میتوانست بی ربط باشد به فرهنگ و هنر و هرچیزی از این جنس.
روی همین حساب در همان ایام که معاون فرهنگی جوان و انقلابی وقت دکتر محسن پرویز هم تلاش داشت تا شرایط معقولتری برای زندگی و کار اهالی قلم فراهم سازد، برنامهریزی برای ایجاد یک رویداد با جایزهای بالا و در شان سایر جشنوارههای غیر فرهنگی و حتی بالاتر از آن از جمله این تلاشها بود. یک پای شکل گرفتن این رویداد هم استاد امیرحسین فردی بود و حامی بالادستی آن محمدحسین صفارهرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت.
وقتی قانون تصویب شد و قرار شد سال 87 اولین دوره این جایزه با 110 سکه برای نفر اول برگزار شود ولولهای به پا شد میان اهالی فرهنگ. بلیطشان برده بود. آن ایام با 110 سکه میشد خانه خرید و این یعنی آمدن شور و نشاط میان نویسندگان. یعنی نویسندهها میدانستند که اگر حتی دو سال توی اتاق بنشینند و بنویسند؛ اما ماحصل کارشان یک اثر درخشان باشد به اندازه 20 سال کار برایشان هم عایدی مالی دارد و هم اعتبار و جایگاه.
اگرچه سختگیری داوران باعث شد تا طعم شیرین جایزه بزرگ را سه دوره هیچکس نچشد و داوران اعلام کنند که جشنواره نفر اول نداشته و فقط به رتبههای بعدی جایزه بدهند؛ اما بالاخره در چهارمین دوره منصور انوری با رمان چند جلدی و مفصل جاده جنگ 110 سکه را برد و دوباره نام جلال و جایزهاش سر زبانها افتاد.
اگرچه این جایزه بعد از مدتی و با عوض شدن رویکردهای دولت آرام آرام روند نزولی گرفت. جایزهای که اساسا طراحی شده بود تا به نویسندگان و اهالی قلم انگیزه و شوقی حقیقی برای تولید آثار درخشان بدهد آب رفت. مقدار این جایزه آنقدر کم شد که رفتهرفته دوباره حتی بحث معنوی صرف قلمداد کردن این جایزه و رفع و رجوعش با یک شاخه گل از جلسات مدیریتی این جایزه شنیده میشد.
فرهنگ د اولویت استاکنون و با قرار گرفتن فرهنگ در اولویتهای بالای دولت و تاکید رییس جمهور محترم به اهمیت فرهنگ این دوره از جایزه جلال نه تنها توانست جایزه دوره قبل را کاهش ندهد که حتی آن را تا حدود 2 برابر افزایش داد و به نظر میرسد این روند صعودی تا رسیدن به نقطهای که دوباره جایزه جلال بشود بالاترین میزان جوایز یک رویداد-حتی غیر فرهنگی- ادامه خواهد یافت انشاالله.