خلاصه کتاب اتاق شماره 6

در کتاب اتاق شماره 6 با محیط یک بیمارستان روانی رو به هستیم که اوضاع چندان خوبی ندارد. در اتاق شماره 6 این بیمارستان پنج بیمار بستری هستند که اوضاح روحی هر کدام در ابتدا به طور مختصر شرح داده می شود. یکی از آن ها مردی قد بلند است که همیشه به یک نقطه خیره مانده و در هیچ مکالمه ای شرکت نمی کند. نفر دوم پیرمردی به نام مایسکا است که در که در گذشته یک کارگاه کلاه دوزی داشته و با سوختن آن کارش به این بیمارستان روانی کشیده شده است. او همیشه آواز می خواند و مانند بچه ها خوشحال است. نفر بعدی دهقانی بسیار شلخته است که توانایی فکر و احساس خود را از دست داده و در مقابل پرستاری که او را به باد کتک می گیرد هیچ عکس العملی نشان نداده و حتی حالت چهره اش نیز کوچکترین تغییری نمی کند. نفر پنجم مردی ساکت و آرام است که همیشه زیر بالش و مشت خود چیزی را مانند یک راز بزرگ پنهان کرده و آن را به هیچکس نشان نمی دهد. آخرین فرد ساکن در این اتاق نیز ایوان نام دارد که داستان کتاب بیشتر بر روی او متمرکز است.

ایوان دمیتریچ گروموف 33 سال سن دارد و در گذشته مامور اجرای دادگاه و دبیر فرمانداری بوده است. او دچار توهم است و تصور می کند تحت تعقیب بوده و هر لحظه ممکن است دستگیر شود. همواره مضطرب است و بدون اینکه گناهی مرتکب شده باشد خود را متهم می کند. او در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده و بر فقر و فلاکت و بیماری را تجربه کرده است. همین موضوع باعث شده تا خود را دور از مردم و سرگرم کتاب نگه دارد. توهمات ایوان از زمانی شروع شد که هنگام پیاده روی از کنار دو پلیس که در حال دستگیر کردن یک دزد بودند عبور کرد. او با خود فکر می کرد که روزی به این سرنوشت دچار خواهد شد. از این رو همواره خود را گناهکار می دانست و در ذهن خود انواع سناریوهای قتل، دزدی و جنایت را تصور می کرد. حالا ایوان در اتاق 6 تیمارستان بستری شده و دکتر آندره یفیمیچ درمان او را بر عهده گرفته است.

دکتر یفیمیچ مسئول اتاق شماره 6 است. او در جوانی به علوم دینی علاقه مند بوده اما به خاطر مخالفت های پدرش به پزشکی روی آورده است. او به ایوان نزدیک می شود و پای صحبت های او می نشیند. آن ها با یکدیگر درد و دل می کنند و رابطه ای فراتر از یک پزشک و بیمار دارند. آندره انسانی به شدت منزوی است که سال ها زندگی خود را با کتاب گذرانده و هیچ هم صحبتی ندارد. او مطالعه زیادی داشته و دغدغه های فلسفی بسیاری دارد.

روزی یک دکتر جدید وارد بیمارستان می شود و آندره را مشغول صحبتی گرم و صمیمی با ایوان می بیند و در این حین به این مساله مشکوک می شود که آیا دکتر نیز دیوانه شده است؟ به همین دلیل مسئولان تیمارستان دکتر را فرا خوانده و از او تعدادی سوال می پرسند تا از سلامتی روان او مطمئن شوند. داستان اصلی از ایجا شروع می شود.

درباره کتاب اتاق شماره 6

کتاب اتاق شماره 6 نه تنها در مورد تعدادی بیمار روانی بلکه در مورد رنج و نحوه برخورد انسان ها با آن است. گفتگوهایی که لین ایوان و آندره شکل می گیرد و تفاوت عقیده های آن ها کتاب را بسیار جذاب و خواندنی کرده است. این دو انسان اگرچه دغدغه های یکسانی دارند اما تفاوت های بسیاری نیز دارند. ایوان یک انسان رنج کشیده است و دکتر آندره با مطالعات بسیار با رنج و درد آشنا شده و ذهن او درگیر این مسائل شده است. از این رو در این کتاب با دو دیدگاه متفاوت در مورد رنج رو به رو هستیم.

در قسمت های مختلفی از کتاب فلسفه و دغدغه های وجودی همچون هستی و نیستی و مسائل وجودی بشر مورد بحث قرار می گیرند. انسان با رسیدن به بلوغ به صورت ناخواسته درگیر دام های زندگی می شود و برای یافتن معنا به هر چیزی چنگ می زند. چخوف در این کتاب زوال روحی و اجتماعی مردم روسیه را نیز به تصویر می کشد.

کتاب اتاق شماره 6 رمانی کوتاه است که مورد تعریف و تمجید خوانندگان و منتقدان بسیاری قرار گرفته است. این کتاب به زبان های زیادی از جمله انگلیسی، بلغاری، آلمانی، فرانسوی، سوئدی، لهستانی  غیره ترجمه شده است. آبتین گلکار نیز این کتاب را در 92 صفحه به فارسی برگردانده و انتشارات هرمس آن را منتشر کرده است.