صنعتی زاده کرمانی از اولین اشخاصی بود که به نوشتن رمان تاریخی پرداخت. اما در نوشتن رمان اجتماعی نیز پیشتاز بود. رمان مجمع دیوانگان او نخستین اوتوپیا در زبان فارسی بود.
مشفق کاظمی با تهران مخوف، عباس خلیلی با رمان های روزگار سیاه و انتقام و یحیی دولت آبادی با شهناز در سال های اولیه قرن 14 شمسی نوعی از رمان فارسی که زمینه های اجتماعی در آن نمود داشت و در مورد زندگی معاصر و معایب و فساد آن بود به وجود آوردند.
جمالزاده و آغاز داستان مدرن
داستان به معنای امروزی آن بیش از سیصد سال است که در غرب سابقه دارد اما قدمت آن در ایران به کمتر از صد سال می رسد، و مجموعه داستان های کوتاه یکی بود یکی نبود اثر محمدعلی جمالزاده در سال 1300 سرآغاز آن بوده است. او با انتشار این مجموعه یکی از مهم ترین رویدادهای ادبی ایران را رقم زد. همزمان با جمالزاده، حسن مقدم نیز پا به این عرصه گذاشت اما داستان نویسی را چندان جدی نگرفت و به نمایشنامه نویسی رو آورد.
از برجسته ترین افرادی که پس از جمالزاده و در دهه چهل وارد این عرصه شد می توان به صادق هدایت اشاره کرد. هدایت با منتشر کردن مجموعه داستان زنده به گور تحولی در داستان نویسی ایجاد کرد و حیات ادبی تازه ای به وجود آورد. سپس با نوشتن کتاب بوف کور تمام هنر خود را به نمایش گذاشت.
در همان دهه نویسندگان برجسته دیگری از جمله بزرگ علوی، صادق چوبک، اعتماد زاده، جلال آل احمد، ابراهیم گلستان و بهرام صادقی پا به این عرصه گذاشتند و آثار فاخری خلق کردند و هر کدام به نوبه خود نقشی در تحول و پیشرفت ادبیات مدرن داشتند.
پس از دهه چهل ادبیات داستانی به تدریج دچار تغییر در مضمون و تکنیک های نگارشی شد. هوشنگ گلشیری با نوشتن شازده احتجاب تکنیک جدیدی در نوشتن وارد کرد. غلامحسین ساعدی با صحبت از فقر، نادر ابراهیمی با حکایت های شبه کلاسیک، محمود دولت آبادی با توانایی کم نظیر در توصیف و رئالیسم برخاسته از مکتب گورکی، احمد محمود، اسماعیل فصیح، ناصر ایرانی، منصور یاقوتی، علی اشرف درویشیان، علی محمد افغانی، گلی ترقی، غزاله علیزاده و یکی از برجسته ترین زنان نویسنده، سیمین دانشور، هر کدام نقش بزرگی در تحول داستان نویسی پس از دهه چهل را به خود اختصاص داده اند.